توضیحات
شرح بی پایانی است حدیث عشق
عشق آتشینی که از گرمای وجود شمس در دل رومی افتاد، هم سفری با او چه رنج ها و مرارت ها به بار آورد. سفر عشق سفری امن و آسان نیست و آنگاه دشوارتر خواهد شد که سالکی در پی حق روان شود و با پای عرفان منزل به منزل تا ملاقات خدا برود.
…. هنوز این پیر و مراد دل می گردد و می گردد در پس قرن ها روایت می کند. چه آنجا که قونیه بود و حدیث رومی می گفت و چه جایی بسی دور، سال هایی دورتر، از الا و عزیز حرف می زد.
باز هم حدیث عشق بود که دوباره تکرار می شد و این قصه همچنان ادامه دارد.
نظرات
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.